از سوی دیگر خود ایشان هم از شاعران معاصر و البته کلاسیک ایران بحساب میآمد که حائز چنین رتبهای شد.
ازسوی دیگر، شاعران دوره مشروطه که شعر نو میگفتند، اگرچه شعرشان خوب بود اما معمولاً از شاعران چپ محسوب میشدند و به عبارت دیگر ماتریالیست بودند و یا حداقل اعتقادات دینی نداشتند.
این آدمها سختیهای فراوانی را هم متحمل شدند مثلاً فرخی یزدی کسی بود که زندان رفت و لب و دندانش را هم دوختند و در اثر همان زخم هم کشته شد؛ اما اعتقاد دینی چندانی نداشت ولی شهریار انسان معتقد و مذهبی بود و شاید ازاینرو برای چنین روزی انتخاب شد.
مشکل اینجاست که درکشورمان همه چیز را براساس سیاستهای روز میسنجند تا برمبنای فرهنگ گذشته و حال و آینده. شاید بخاطر اینکه در چند صد سال اخیر بیمهریهای فراوانی به ترکها شده، این اولویت به استاد شهریار داده شد.
البته در رد این نکته هم میتوان به این موضوع اشاره کرد که آن ترک تورانی که در شاهنامه فردوسی به آن اشاره شده ترکهای مغولی بودهاند یا ترکان اسطورهای که اساساً امروزه وجود ندارند.
منظور فردوسی هم ترکان آذربایجان نبوده است اما همین لفظ ترک که مشابهتهایی ایجاد کرده در بسیاری مواقع دیگران را دچار اشتباه میکند و متعاقباً گروههای پان ترکیستی در مقابل تصور چنین بیمهریهایی که احساس میشود بهوجود میآورد.
بهنظر میرسد چون شهریار شاعرترک زبانی بوده که هم به فارسی اشعار فراوانی دارد و هم به ترکی و از آنجایی که انسان خوب و متواضعی بوده این روز را به او نسبت دادهاند.
استاد شهریار اساساً در هیج زمانی جزو احزاب و گروههای سیاسی نیز قرار نگرفت. در تایید اینکه او شاعر دینی هم بوده میتوان به شعر «علیای همای رحمت» اشاره کرد که مورد استقبال عموم قرار داشته و دارد.
البته این نکته را هم باید گفت که تمام اشعار شهریار، درجه یک یا حتی مردمی هم نبوده است ولی برخی از اشعارش این دو ویژگی را داشتند. او هم مثل خیلی از شعرا، اشعارش هم اوج دارد و هم حضیض.
ویژگی دیگر شهریار شعر اوست که چندان نو نیست که مورد نکوهش کلاسیک گویان قرا بگیرد؛ از این منظر هم او مخالفان چندانی ندارد و شانس بیشتری برای منتسب شدن روز شعر و ادبیات فارسی به او بدست آورده است.
او هیچگاه در جنجالهای ادبی هم شرکت نمیکرد و نمیکوشید تا در رد برخی از شاعران سخن به میان بیاورد؛ لذا عداوت و حساسیت دیگران را هم بر نمیانگیخت.
همین امر باعث شد که کمتر نسبت به انتخاب او حساسیتی ایجاد شود؛ او اساساً شاعر پر هیاهویی نبود. بههرحال انتخاب استاد شهریار برای روز شعر و ادبیات فارسی دلایل متفاوتی دارد که به برخی از آنها اشاره شد.در ایران حدود ۱۱ گویش وجود دارد که اکثریت آنها هم زبان هستند.
زبانهایی مانند کردی، بلوچی، گیلکی، ترکی، عربی و... از اینرو باید شاعری که نام اورا برای روز ملی شعر و ادب فارسی انتخاب میکنند به این گویشها اشراف داشته باشد و حساسیت این قبایل و طوایف را نسبت بهخودش و شعرش بر نیانگیخته باشد.
شهریار بجز برخی اشعار منتسب به طنز او در باره مردم تهران، دارای این ویژگی بود.
اما فراتر از او، فردوسی میتوانست نام شعر و ادب را زنده نگه دارد. فردوسی چه در داخل و چه خارج از مرزهای ایران، از تاجیکستان و شبه قاره تا قلب اروپا نفوذ دارد، طوری که نزدیک به ۵۰۰ اثر تحتتأثیر شاهنامه فردوسی فقط در شبه قاره نوشته شده است. جالب اینکه محبوبیت فردوسی در شبه قاره از مولوی بیشتر است.
از اینرو فردوسی میتوانست چهره شاخص روز ملی شعرو ادب فارسی باشد. فردوسی برای شخصیت بخشیدن به انسانها، روحیه حماسی، غرور آفرین بودن و شجاعت بخشیدن، میتوانست در این روز ملی نقش بسزایی داشته باشد.
*عضو هیأت علمی
دانشگاه تربیت مدرس